loading...
پرتو علم
م.ح بازدید : 46 دوشنبه 28 تیر 1389 نظرات (0)

در شامگاه هفتم محرم سال 1313 هجرى قمرى (1272 ش) در شهر نجف اشرف به دنيا آمد. پدرانش همه از سادات حسينى در مدينه منوره بودند و از جهت شرافت علمى و معنوى ، از بزرگان آن ديار به شمار مى رفتند. در پى دعوت شيعيان آذربايجان، سيد حسين (جد بزرگ سيد محمد هادى ) و برادرش سيد على اكبر، همراه حاجيان آذربايجانى ، راهى آن سرزمين شدند و در منطقه اسكوچاى در نزديكى تبريز، اقامت گزيدند، تا پاسخگوى عشق و علاقه مردم نيك انديش آن سامان به مبانى و معارف اسلام و تشيع باشند.
پس از چندى ، سيد على اكبر به تبريز رفت و سيد حسين در ميلان، يكى از قصبات آباد اسكو، ساكن شد، ازدواج كرد، و در ميان دوستداران اهل بيت پيامبر(ص) به ترويج و تبليغ احكام اسلام پرداخت و در همان جا از دنيا رفت. نام ميلانى نيز به همين سبب به وى و تبارش داده شده است.
با درگذشت سيد حسين، فرزندانش راه پدر را ادامه دادند. از آن ميان سيد احمد، به نجف اشرف رفت و نزد شيخ محمدحسن نجفى (صاحب جواهر) به تحصيل پرداخت. وى خود پنج پسر داشت، يكى از آنها يعنى سيد جعفر بيش از ديگران از استعداد فراگيرى علوم بهره مند بود، از اين رو، در آغاز جوانى به حوزه پيوست و بزودى مورد توجه بزرگان حوزه علميه قرار گرفت و آيةالله شيخ محمد حسن مامقانى كه از علماى آن روز حوزه نجف بود، دختر خويش را به عقد وى در آورد.
سيد محمد هادى ثمره اين پيوند است. وى شانزده ساله بود كه پدرش را بر اثر بيمارى از دست داد و از آن پس با پشتيبانى دايى خود، شيخ عبدالله مامقانى با شور و اشتياق به آموختن علوم حوزه پرداخت و نزد اساتيد آن روز حوزه، نظير شيخ ابراهيم ساليانى ، سيد جعفر اردبيلى ، ميرزا على ايروانى ، شيخ غلامعلى قمى و شيخ ابوالقاسم مامقانى مقدمات اجتهاد را فرا گرفت.
وى همچنين با بهره گيرى از محيط سرشار از معنويت حوزه آن روز نجف، و تلاش و پشتكار خويش، كوشيد تا پايه هاى دانش خود را استوارتر سازد؛ از اين رو، محضر اساتيد بزرگى چون آيةالله شيخ الشريعه اصفهانى ، آيةالله نائينى ، آيةالله آقاضياء عراقى و آيةالله غروى اصفهانى را از دست نداد.
افزون بر فقه و اصول، وى تفسير و علوم قرآنى را در نزد شيخ محمد جواد بلاغى آموخت و پس از آن نيز همواره با مفسران توانايى چونان علامه طباطبايى مباحثه و مناظره داشت.
بنا به شيوه پسنديده و سازنده حوزه هاى علميه، همزمان با شركت در دروس بزرگان، خود به تدريس فقه و اصول پرداخت و دقت عقلى و شيوايى سخن و توانايى تبيين مسائل و تسلط گسترده وى بر مبانى فقهى و اصولى ، او را آوازه حوزه كرد؛ به گونه اى كه آيةالله سيد حسين قمى كه آن زمان در كربلا اقامت داشت، او را براى تدريس به كربلا فرا خواند و از آن پس، هجده سال در آن شهر به تربيت شاگردان همت گمارد.

هجرت به مشهد مقدس
در تاريخ نهم ذيحجه سال 1373 هجرى قمرى (1332 ش)، به منظور زيارت بارگاه منوّر امام على بن موسى الرضا عليه السلام، رهسپار مشهدمقدس شد و در بيت آيةالله شيخ على اكبر نوغانى اقامت گزيد. در همين سفر بود كه دعوت علماى اين شهر، نظير آيات عظام شيخ مرتضى آشتيانى ، شيخ مجتبى قزوينى و شيخ على اكبر نوغانى و مردم متدين مشهد را پذيرفت و در اين شهر ساكن شد.


اقامت وى در مشهد سبب شد كه حوزه علميه اين شهر در جوار مرقد مطهر امام رضا عليه السلام، رونقى دوچندان بگيرد و حلقه هاى درس و بحث فقه و اصول گرمتر شود.

فعاليتهاى سياسى و اجتماعى
ورود آيةالله ميلانى به مشهد همزمان با اوجگيرى نهضت ملى شدن نفت ايران و حضور گسترده مردم و روحانيت در اين عرصه بود. يكى از مراكز مهم اين جنبش مردمى در مشهد، كانون نشر حقايق اسلامى بود، كه پس از شهريور ماه سال 1320 شمسى به همت استاد محمدتقى شريعتى كار خود را شروع كرد و فعاليتهاى دامنه دارى را بر ضد فرهنگ ماديگرايى سامان داد. درخواست بنيانگذاران اين كانون از آيةالله ميلانى براى پشتيبانى معنوى و اجابت اين درخواست با رفت و آمد ايشان به كانون، اعتبار مردمى آن را افزون ساخت.
از ديگر فعاليتهاى سياسى و اجتماعى ايشان مى توان به شكلگيرى مجمعى با همكارى علماى بزرگ مشهد، مانند شيخ مجتبى قزوينى ، شيخ هاشم قزوينى ، سيد احمد مدرس و ميرزا جواد آقا تهرانى و ديگر چهره هاى برجسته روحانيت اشاره كرد كه به برنامه ريزى براى مقاومت در برابر سياستهاى ضددينى و ضدمردمى رژيم پهلوى مى پرداخت.
نامه نگارى به سران حكومت، اعلام تعطيل بازار در ششم بهمن سال 1341، افشاگرى عليه رژيم در اسفند همان سال، اعلام عزاى عمومى در نوروز 1342 و سفر اعتراض آميز به تهران و همدردى با امام خمينى در جريان تبعيد ايشان به تركيه را مى توان در شمار موضعگيرى هاى سنجيده وى در مسائل داخلى كشور دانست. در جريان مسائل جهانى نيز صدور بيانيه در باره مسائل فلسطين و جنايات صهيونيستها در زمان جنگ شش روزه اعراب و اسرائيل، پرهيزدادن مسلمانان از معامله و رفتار دوستانه با اسرائيليان از اقدامات ايشان است كه به همين دليل از طرف سران رژيم مورد تهديد قرار گرفت.


در رويداد دردناك زمين لرزه سال 1347جنوب خراسان، تلاشهاى وى در ايجاد ستاد كمك رسانى به آسيب ديدگان همواره در ياد و خاطر مردم آن منطقه زنده است؛ گرچه خود فرموده بود كه نامى از وى برده نشود.
از مهمترين اقدامات آيةالله ميلانى ، برقرارى ارتباط با شخصيتهاى بزرگ جهان اسلام بود كه خود در تقريب ميان مذاهب مختلف و همگرايى بين پيروان اين فرقه ها تأثير بسزايى داشت. آمدوشد اين افراد به مشهد مقدس و ديدارهاى مفصل علمى با دانشمندانى مانند علامه امينى ، شيخ محمدتقى قمى ، شيخ محمد فحام، امام موسى صدر و ديگران در همين راستا صورت گرفت.


وى همچنين از يارى مسلمانانى كه در مغرب زمين مى زيستند و چشم به كمكهاى مادى و معنوى مقام مرجعيت شيعه دوخته بودند، دريغ نمى ورزيد و از همين رو، به عنوان نمونه مبلغ قابل توجهى را به مسجد هامبورگ در آلمان اختصاص داد.

فعاليتهاى علمى و فرهنگى
اينها همه در كنار اقدامات زيربنايى براى اصلاح امور حوزه علميه مشهد انجام مى شد. بنيانگذارى چندين مدرسه علميه، و پذيرش دانشجويان طلاب مستعد با شرايط ويژه، گزينش استادان زبردست، ايجاد خوابگاه و تأسيسات بهداشتى و... از جمله ويژگيهاى اين مدارس بود. براى آشنايى با اين گانونهاى علمى و شيوه اداره آنها به اينجا مراجعه كنيد.
در زمان اقامت آيةالله ميلانى در مشهد، فضلاى بسيارى در جلسات درس ايشان حضور مى يافتند كه بعدها هر كدام در زمينه اى ، سرچشمه فيض و بركت گريدند. آيات عظام و بزرگانى همچون وحيد خراسانى ، سيد ابراهيم علم الهدى ، مهدى نوغانى ، سيد ابراهيم حجازى ، شيخ محمدتقى جعفرى و... در شمار كسانى هستند كه از خرمن علم وى توشه گرفته اند.
آيةالله ميلانى داراى تأليفاتى است بدين شرح:
1 ـ محاضرات فى فقه الامامية در 10 جلد
2 ـ قادتنا كيف نعرفهم؟ در 9 جلد
3 ـ تفسير سوره جمعه و تغابن
4 ـ مختصر الاحكام
5 ـ مناسك حج
6 ـ حاشيه بر قسمتى از عروةالوثقى
7 ـ نخبة المسائل
8 ـ ده پرسش، در مباحث تفسيرى
9 ـ حاشية المكاسب
10 ـ قواعد فقهيه و اصوليه
11 ـ رساله اى در بيمه و مسائل بانكدارى
12 ـ كتابى در مزارعه و مساقات
13 ـ كتابى در اجاره
14 ـ شرح استدلالى مباحثى از كتاب الصلوة شرايع
15 ـ رساله در منجّزات مريض

درگذشت

روز جمعه 29 رجب سال 1395 هجرى قمرى برابر با 17 مردادماه سال 1354 شمسى ، در پى بيمارى و چند روز بسترى شدن در بيمارستان، چشم از جهان فرو بست و پيكر پاكش، فرداى آن روز با حضور انبوه ارادتمندان و شيفتگان مكتب علوى در مشهد مقدس تشييع شد و سرانجام در حرم مطهر امام على بن موسى الرضا عليه السلام دفن گرديد.

چند خاطره
بازگو كردن چند خاطره از زندگانى آيةالله ميلانى ضمن آن كه ما را با گوشه هايى از منش و شيوه وى آشنا مى سازد، خود مى تواند درس سازنده اى براى ما به ارمغان آورد:

* * *

در جلسات درس آيةالله غروى اصفهانى ، پس از آن كه استاد مسأله مشكلى را مطرح مى ساخت، تنها شمار اندكى از طلاب به پرسشهاى وى پاسخ مى دادند و هميشه يكى از اين افراد آيةالله ميلانى بود كه پاسخهايش مورد پذيرش استاد قرار مى گرفت و درباره جوابهاى وى مى فرمود:
ايشان پاسخ سنجيده دارند و ايشان ادقّ تلامذه (دقيقترين شاگردان) است.

* * *

به اساتيد خود احترام فراوانى مى گذاشت و در برابرشان اظهار كوچكى مى ،مود، اين حالت ايشان مخصوصاً در حضور استادشان مرحوم حاج شيخ محمد حسين غروى اصفهانى مشهور و مشهود بود. هرگاه ايشان را ملاقات مى كرد، دستشان را مى بوسيد و پشت سر وى حركت مى كرد و چون به نماز مى ايستاد به او اقتدا مى كرد.

* * *

از آيةالله ميلانى نقل است: استادم مرحوم نائينى مى فرمود: نماز شب شرط اجتهاد نيست، و لكن بى دخالت هم نيست.

* * *

گفته اند كه ايشان تداوم عجيبى به نماز شب داشت و فرزندانش را نيز به شب زنده دارى توصيه مى كرد و مى فرمود: توفيقات پروردگار در شب زنده دارى و نماز شب است.

* * *

استاد محمدرضا حكيمى مى گويد:
هفت سال در درس خارج اصول الفقه حاج سيد محمد هادى ميلانى حاضر شدم و همه درس را با دقت نوشتم... سپس مقدارى از مطالب را از باب اوامر به عربى برگرداندم و در صدد تنظيم و تأليف تقريرات اصول ايشان برآمدم. بخشى از مقدار عربى شده را نزد ايشان بردم. ديدند و پسنديدند و بسيار تشويق و ترغيب كردند كه همه با همان صورت آماده شود تا به چاپ برسد و خود اظهار مى داشتند كه اگر اين تقريرات تدريس يابد و به چاپ برسد در شمار بهترين و مهمترين كتب علم اصول جاى خواهد گرفت و اين سخن چندان دور از واقعيت نبود؛ زيرا اين عالم بزرگ در علم اصول و تسلط بر مبانى دقيق آن داراى مرتبه والا بود و درسهاى بس عميق و نظرهاى بس دقيق عرضه مى كرد. به جز اطلاع از آراى قدماى اصوليين، مانند شيخ طوسى ، سيد مرتضى رضوان الله تعالى عليهما و سپس متأخرين مانند شيخ بهائى و... از مبانى شيخ انصارى و آخوند خراسانى بخوبى آگاه بود و از مرحوم آخوند تجليل بسزا مى كرد و چون خود شاگرد ميرزاى نايينى و شيخ محمد حسين كمپانى و آقا ضياءالدين عراقى بود، بر نظرات اين استادان يعنى سه جريان اصولى پس از كفايه تسلطى كامل داشت و بلكه از اين جهت منحصر به فرد بود و از اين جهت ديگران را، يعنى علماى پس از آن سه استاد را به علميّت چندان قبول نداشت.

* * *

 


در توسعه فلكه حرم مطهر امام رضا عليه السلام، به سال 1354 شمسى ، منزل مسكونى ايشان در طرح واقع شد و بنا بر خريد يا تعويض و تخريب آن گرديد. اما ايشان فرمود من آخر عمرم است و احتياجى به منزل احساس نمى كنم... و آن را به آستان مقدس رضوى اهدا كرد.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
برای کامل تر کردن دوستانی که می خواهند از مواردی درباره ی تمامی موارد گلچینی کرده ایم که انشاالله باعث جلب رضایت دوستان گردیده شده باد.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 222
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 22
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 117
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 141
  • بازدید ماه : 225
  • بازدید سال : 651
  • بازدید کلی : 15,930
  • کدهای اختصاصی