loading...
پرتو علم
م.ح بازدید : 70 یکشنبه 27 تیر 1389 نظرات (0)

 

 


مردم قم با حاكمان ستمگر زمان خود هميشه سر ناسازگارى داشتند، در زمان هاى مناسب در برابر آنان دست به شورش و انقلاب مى زدند و از پرداخت ماليات و حمايت اقتصادى حكومت مركزى خوددارى مى كردند.بعد از شهادت حضرت رضا(ع) در سال 203 هـ ق و پى بردن مردم قم به جنايت مأمون و دستگاه خلافت، به عنوان اعتراض به اين فاجعه عظيم و اعلان حمايت ازحريم مقدس ولايت و امامت، مردم در برابر حاكمان عباسى دست به تمرد زدند، و از دادن خراج و ماليات سالنه شهد خوددارى كردند.

 

 


اين انقلاب همگانى حدود ده سال ادامه داشت و سرانجام با يورش سپاهيان حكومتى به فرماندهى «على بن هشام» به شهر، عده اى از سران شهر همراه «يحيى بن عمران» ـ بزرگ قميان كه اين نهضت عظيم مردمى را سازماندهى مى كردـ كشته شدند و قسمتى از شهر خراب گرديد و مالياهاى گذشته وصول شد. مردم به تدريج به عمران شهر پرداختند و تا سال 216 هـ. ق شهر اوضاع آرامى داشت.

در همين سال كه همزمان با خلافت معتصم بود، مردم به دارالحكومه ي قم حمله كردند و عامل حكومت «طلحى»، را از شهر بيرون راندند و علم مخالفت برداشتند.

معتصم به تحريك «طلحى» سپاهى را به فرماندهى «وصيف ترك» مأمور سركوبى اهالى كرد، و او همراه حاكى رانده شدهـ قم به هر حيله اى بود به داخل شهر رخنه نمود و سپاهيانش بهـ قبل و غارت اهالى پرداختند و خانه ها و باغ هاى افراد انقلابى را آتش زدند و شهر را به تلى از خاكستر مبدل نمودند.

ولى اين همه، نتيجه اى جز برافروخته شدن خشم عمومى مردم نداشت. لذا پس از مواجه شدن سپاه با اعتراض و مخالفت مردمى، فردى به نام «محمد بن عيسى بادغيسى» ـ فردى خوشخو و صديق بودـ به حكومت قم گماشته شد; حاكم جديد با درايت خاصى كه داشت رضايت مردم را جلب نمود و بذر مودتى بين آن ها پاشيد كه تا سال 245 هـ ق در اين شهر حادثه خونينى پيش نيامد.

سرانجام در زمان خلافت متوكل، كه فردى لاابالى بود و از اهانت به مقدسات دين و بزرگان اسلام هراسى نداشت، مردم عاشق و لايت و امامت قم با ديدن اين جسارت ها و اهانت ها به ساحت مقدس بزرگان دين، آن چنان بر آشفتند كه در فرصت مناسب با تقويت معارضات حكومت عباسى همچون حسين كوكبى ـ كه از اشراف سادات علوى بود ـ دولت علوى كوچكى تشكيل دادند و عمال حكومتى را خلق يد كردند و تا سه سال اين حكومت برقرار بود. سرانجام معتمد عباسى، حاكم «بلاد جبل» را مأمور براندازى حكومت علويون و سركوب نهضت قميون كرد و او با سپاهى فراوان پس از سرنگون كردن حكومت حسين كوكبى، اهالى قم را سركوب و سران آن ها را كشت و عده اى را زندانى كرد و در ظلم و ستم تا آن جا پيش رفت كه آن ها براى در امان ماندن از شر او به امام حسى عسكرى (ع) پناهنده شدند و حضرت براى رهايي از اين شر عظيم، دعايى به آنان تعليم فرمود كه در نماز شب بخوانند.

اين سركوب هاى خونين هيچ تأثيرى در خاموشى شعله هاى انقلاب و قيام عليه ظلم و ستم نداشت ; لذا مردم قم به مجرد درگيرى معتمد با يعقوب ليث (در سال 263 هـ ق) و ضعف نيروهاى تهاجمى او مجدداً در برابر او بهـ قيام برخاستند.

اين انقلاب و شورش گاه و بيگاه وجود داشت تا اين كه در زمان معتضد عباسى، «يحيى بن اسحاق» كه شيعه بود، به عنوان حاكم قم منصوب شد و او كه شخصى ملايم و پر تجربه بود، كوشش كرد تا از بغض و كينه مردم نسبت به خلفا بكاهد و از به وجود آمدن شورش هاى متوالى جلوگيرى نمايد. او در اين راه موفق شد و با آرامش نسبى شهر و با همكارى او، اقدامات اساسى در شهر صورت گرفت كه از آن جمله: خاموش كردن آخرين آتشكده اين سرزمين و بناى مأذنه و مناره عظيمى در كنار مسجد «ابوالصديم اشعرى» بود كه صداى اذان را به هر در قسمت شهر مى رساند.

 

 

 

 

مردم قم با حاكمان ستمگر زمان خود هميشه سر ناسازگارى داشتند، در زمان هاى مناسب در برابر آنان دست به شورش و انقلاب مى زدند و از پرداخت ماليات و حمايت اقتصادى حكومت مركزى خوددارى مى كردند.بعد از شهادت حضرت رضا(ع) در سال 203 هـ ق و پى بردن مردم قم به جنايت مأمون و دستگاه خلافت، به عنوان اعتراض به اين فاجعه عظيم و اعلان حمايت ازحريم مقدس ولايت و امامت، مردم در برابر حاكمان عباسى دست به تمرد زدند، و از دادن خراج و ماليات سالنه شهد خوددارى كردند.

اين انقلاب همگانى حدود ده سال ادامه داشت و سرانجام با يورش سپاهيان حكومتى به فرماندهى «على بن هشام» به شهر، عده اى از سران شهر همراه «يحيى بن عمران» ـ بزرگ قميان كه اين نهضت عظيم مردمى را سازماندهى مى كردـ كشته شدند و قسمتى از شهر خراب گرديد و مالياهاى گذشته وصول شد. مردم به تدريج به عمران شهر پرداختند و تا سال 216 هـ. ق شهر اوضاع آرامى داشت.

در همين سال كه همزمان با خلافت معتصم بود، مردم به دارالحكومه ي قم حمله كردند و عامل حكومت «طلحى»، را از شهر بيرون راندند و علم مخالفت برداشتند.

معتصم به تحريك «طلحى» سپاهى را به فرماندهى «وصيف ترك» مأمور سركوبى اهالى كرد، و او همراه حاكى رانده شدهـ قم به هر حيله اى بود به داخل شهر رخنه نمود و سپاهيانش بهـ قبل و غارت اهالى پرداختند و خانه ها و باغ هاى افراد انقلابى را آتش زدند و شهر را به تلى از خاكستر مبدل نمودند.

ولى اين همه، نتيجه اى جز برافروخته شدن خشم عمومى مردم نداشت. لذا پس از مواجه شدن سپاه با اعتراض و مخالفت مردمى، فردى به نام «محمد بن عيسى بادغيسى» ـ فردى خوشخو و صديق بودـ به حكومت قم گماشته شد; حاكم جديد با درايت خاصى كه داشت رضايت مردم را جلب نمود و بذر مودتى بين آن ها پاشيد كه تا سال 245 هـ ق در اين شهر حادثه خونينى پيش نيامد.

سرانجام در زمان خلافت متوكل، كه فردى لاابالى بود و از اهانت به مقدسات دين و بزرگان اسلام هراسى نداشت، مردم عاشق و لايت و امامت قم با ديدن اين جسارت ها و اهانت ها به ساحت مقدس بزرگان دين، آن چنان بر آشفتند كه در فرصت مناسب با تقويت معارضات حكومت عباسى همچون حسين كوكبى ـ كه از اشراف سادات علوى بود ـ دولت علوى كوچكى تشكيل دادند و عمال حكومتى را خلق يد كردند و تا سه سال اين حكومت برقرار بود. سرانجام معتمد عباسى، حاكم «بلاد جبل» را مأمور براندازى حكومت علويون و سركوب نهضت قميون كرد و او با سپاهى فراوان پس از سرنگون كردن حكومت حسين كوكبى، اهالى قم را سركوب و سران آن ها را كشت و عده اى را زندانى كرد و در ظلم و ستم تا آن جا پيش رفت كه آن ها براى در امان ماندن از شر او به امام حسى عسكرى (ع) پناهنده شدند و حضرت براى رهايي از اين شر عظيم، دعايى به آنان تعليم فرمود كه در نماز شب بخوانند.

اين سركوب هاى خونين هيچ تأثيرى در خاموشى شعله هاى انقلاب و قيام عليه ظلم و ستم نداشت ; لذا مردم قم به مجرد درگيرى معتمد با يعقوب ليث (در سال 263 هـ ق) و ضعف نيروهاى تهاجمى او مجدداً در برابر او بهـ قيام برخاستند.

اين انقلاب و شورش گاه و بيگاه وجود داشت تا اين كه در زمان معتضد عباسى، «يحيى بن اسحاق» كه شيعه بود، به عنوان حاكم قم منصوب شد و او كه شخصى ملايم و پر تجربه بود، كوشش كرد تا از بغض و كينه مردم نسبت به خلفا بكاهد و از به وجود آمدن شورش هاى متوالى جلوگيرى نمايد. او در اين راه موفق شد و با آرامش نسبى شهر و با همكارى او، اقدامات اساسى در شهر صورت گرفت كه از آن جمله: خاموش كردن آخرين آتشكده اين سرزمين و بناى مأذنه و مناره عظيمى در كنار مسجد «ابوالصديم اشعرى» بود كه صداى اذان را به هر در قسمت شهر مى رساند.

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
برای کامل تر کردن دوستانی که می خواهند از مواردی درباره ی تمامی موارد گلچینی کرده ایم که انشاالله باعث جلب رضایت دوستان گردیده شده باد.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 222
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 16
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 61
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 85
  • بازدید ماه : 169
  • بازدید سال : 595
  • بازدید کلی : 15,874
  • کدهای اختصاصی